از مقدّمۀ ترجمۀ دائودِه جینگ اثر لائودْزی، ترجمۀ اسماعیل رادپور، انتشارات زندگی روزانه، 1396 (کلیک کنید).

در این ترجمه، کوشیده‌ام که بیش از هر چیز از روی دقّت و جدّیت به متن وفادار باشم، در غوامض به تعالیم سنّتی مراجعه کنم و از به کار بستن زبانی مغلق و شاعرانه بپرهیزم. سعی کرده‌ام هر نویسۀ چینی را با یک لفظ فارسی معادل کنم و هر ترکیب دو نویسه‌ای را به عبارتی برگردانم متشکل از دو لفظ، وگرنه علائم و توضیحاتی به کار برم که تفصیل مترجم را از متن متمایز گرداند. مواردی که از این تصمیم عدول کرده‌ام اندک است. پس مثلاً در آنچه ترجمه شده است به «... دیرسال و دیرزی خواهد بود» (بند 44)، حشو و تکراری زائد در کار نیست، بلکه دو نویسۀ مربوط به دو مفهومِ مشابه، به دو لفظ مختلف ترجمه شده است با رعایت نکته‌ای برآمده از بندهای دیگر و تفاسیر که «دیرسالی» مربوط به «آسمان» یا وجه یانگ است و اشارتی است به اولیّت در زمان و «دیرزیندگی» مربوط به «زمین» یا وجه یین است و اشارتی است به آخریت در زمان.

سعی کرده‌ام ترجمه‌ای که در کنار متن عرضه می‌شود، تا آنجا که ممکن است به اصل چینی نزدیک باشد. حتّی اصطلاحات و استعارات را به معنای لفظی برگردانده‌ام، و ترجمۀ نزدیک‌تر به زبان متداول فارسی و معانی اصطلاحی را در بخش یادداشت‌ها ذکر کرده‎ام، مگر در چند جا که ترجمۀ تحت‌اللفظ به‌آسانی مفهوم نمی‌توانست بود که در این موارد هم الفاظ دقیق‌تر و نزدیک‌تر در یادداشت‌ها ذکر شده است. در ترجمه، تا آنجا که توانسته‌ام از شیوۀ بیان مجازی و صنایع ادبی پرهیخته‌ام تا اولاً در روایت متن دست نبرده باشم و ثانیاً خواننده اطمینان داشته باشد آنجا که مثلاً می‌خواند «هیچ بدبختی بزرگ‌تر از این نیست که دشمن را سبُک گیرند» (از بند 69)، به‌راستی لفظی به معنی «سبُک» (در مقابل «سنگین») در متن به کار رفته است که مجازاً به معنی «بی‌اهمیت» است.

هر بند با عنوانی مشخص شده است. این عناوین افزودۀ «هِه‌شّانگ‌گُنگ» است در تفسیری که بر دائودِه‌جینگ نوشته است. اشارات و اضافات و مترادف‌هایی که در میان علامات [ ] در متن ترجمه آمده است یا بر اساس تفاسیر سنّتی و کهن دائودِه‌جینگ است، و یا بر اساس نکات اشتقاقی و احیاناً معانی پنهان در دلِ الفاظ و شکل نوشتاریِ کهنِ نویسه‌های چینی. با این همه، ازآنجاکه قصد ما ارائۀ ترجمه‌ای نزدیک به لفظ بوده است، لازم می‌آمد که خواننده مطلع باشد که مثلاً در آنچه ترجمه شده است به «آن نام [و نشان] که بتوانندش نامید ...» چنین نیست که دو نویسه به کار رفته باشد، یکی به معنی «نام» و یکی به معنی «نشان»، بلکه در دل نویسه‌ای که معنای «نام» دارد، مفهوم «نشان» نیز هست؛ یا مطّلع باشد که در آنچه ترجمه شده است به «باوقار، چنانکه گویی مهمان [در نزد بیگانه‌ای] باشند» چنین نیست که الفاظی به معنی «در نزد بیگانه» وجود داشته باشد، بلکه نویسه‌ای که به «مهمان» ترجمه شده است، نوع خاصی مهمان است، مهمانی که به خانۀ بیگانه‌ای و ناآشنایی و حتی به خانۀ دشمن خود (مثلاً از جهت مذاکرات جنگ و صلح) می‌رود.

بخش «یادداشت‌ها» مشتمل است بر توضیحاتی در معنی بعضی عبارات این دفتر، نکاتی مربوط به اختلافات نسخ، اشاراتی از تفاسیر نخستینِ پیران دائویی، نکات مربوط به ترجمه و اشتقاقات صوری و لفظی بعضی نویسه‌ها. فرض بر این بوده است که خواننده خواندنِ این کتاب را از هر بندی شروع بتواند کرد و شاید از بندهای پیشین و یادداشت‌های مربوط به بندهای پیشین بی‌خبر باشد. از اینجاست که بعضی یادداشت‌ها صرفاً ارجاعی است به یادداشتی پیش یا پس از خود. در بخش «شرح اصطلاحات»، شرحی مختصر از اصطلاحاتی به دست داده‌ایم که در ترجمه با علامتِ * مشخص شده است. این اصطلاحات یا در دائودِه‌جینگ بس مکرّر است و شرح آن در یادداشت‌ها و ارجاع مدام به آنها انتظام کار را به‌هم می‌توانست ریخت، و یا اصطلاحاتی است که در تبیینِ اصطلاحاتِ نوع نخست به کار می‌آید. در بخش پایانی، شیوه‌ای از جهت فارسی‌نویسی گویش معیار یا مَندرینِ زبان چینی پیشنهاد شده است، شیوه‌ای که در سراسر این کتاب در فارسی‌نویسی الفاظ چینی از آن تبعیت کرده‌ایم. این فارسی‌نویسی‌ها همواره به صورت ایتالیک به کار می‌رود، مگر در اسامی عَلَم که درون گیومه «...» می‌آید.

سخن پایانی آنکه جستجوگران مطالعۀ عوالم معنوی شرق چون به‌راستی در جستجوی معارف و حقایق سنّتی بخواهند بود، می‌باید از درافتادن به دام دو رویکرد مدرن بر حذر باشند. یکی رویکرد سطحی شبه عرفان‌های مدرن یا رازآشنایی‌های کاذب که بی آنکه بنِ وحدتِ طرق حقّانی را بشناسند، به هر ضرب‌وزوری آسمان‌های معنوی را به ریسمان‌های نفس‌پرستی خود ربط می‌خواهند داد و از هر لفظ یا رمز و مثالی بی‌توجّه به معانی دقیق آن چیزی در تطبیق با مفاهیمی از مثلاً عرفان اسلامی می‌تراشند که محتملاً آن را هم خوب نمی‌شناسند و دست‌آخر همه را به بافته‌های خود پیوند می‌زنند. آثاری از این دست که به سبب کم‌مایگی و آسان‌گیری بسیار انبوه است، نامنسجم، مُدگرا، تحریف‌کننده، غیرمدلّل، و ساختگی است. رویکردِ دیگر مربوط است به روحیۀ شرق‌شناسی که صرفاً با ابزارهای زبان‌شناسی و تنها از روزنۀ دیدِ تاریخی، با پیش‌داوری‌های پنهان و از معرفت تُهی دست به مطالعۀ سنّت‌های شرقی می‌یازد. آثار شرق‌شناسان کم‌وبیش استعمارگرایانه، تبلیغ‌گرایانه، جزء‌نگر و ایدئولوژی‌زده است. مطابق تمثیلی از «جّوانگ‌دْزی»، حکیمِ بزرگ دائویی، چنین گرایشی را نگاهِ «وزغی در عمقِ چاه» می‌باید دانست که آنچه از آسمان درمی‌یابد، هم به قدر روزنۀ چاه است. در پارادایم‌های نوین تتبعات علمی، خوشبختانه روحیۀ شرق‌شناسی در حال زدوده شدن است، ولی در میان بقایای نامیمون آن دست‌کم ظاهربینی و تاریخ‌زدگی همچنان از گرایش‌های بارز در مطالعات آکادمیک است.

راه دیگر، طریق اشراقی است یعنی شناخت شرق به شرق در طول تعالیم سنّتی، هم در حکمت بحثی، و هم در معرفت ذوقی. در این ترجمه نیز سعی شده است از دو گروه مذکور احتراز جوییم و به خود سنّت معنوی چین روی آوریم، هرچند در تعلیقات چندان واردِ بحث از معارف دائویی نشده‌ایم. قصد ما نخست ارائۀ ترجمه‌ای بوده است دقیق، جدّی و پالوده از بدفهمی‌های مدرن. امید است در فرصتی دیگر مطالعه‌ای تفسیری و خاصّه تطبیقی بتوانیم داشت.