۷ مطلب با موضوع «کیمیای دائویی» ثبت شده است

آتشدانِ ماهِ بر پشت خفته

ماهِ بر پشتْ خفته، ماهِ ابروانِ زیبای بر پُشتْ خفتۀ روی به بالا [یعنی ماهِ نو] است. پس از آنکه ماه به غایتِ محاق رسد، از پایینِ دایرۀ خود مجدداً نورش پدیدار شود و این اشارتی است به ظهور و پیدایشِ ناگهانیِ ریشۀ آسمانی از دلِ سکونِ کاملِ آدمی که آن را دلِ دائویی نامند و صورت تمثیلی آن همچون ماهِ بر پُشتْ خفته است. آتشدان ابزاری است برای ایقادِ آتش. در آن نورِ یانگِ دلِ دائویی، جانِ یینِ کلِّ وجود گداخته و تصفیه تواند شد، پس صورت تمثیلی آن, آتشدان است.

...

بعضی نابخردان بی‌خبر از این حقایق، می‌پندارند که [دو بخشِ] استخوانِ شرمگاهی زیرِ اکسیرگاه (دان‌تیِن) که رو به بالاست، همان آتشدانِ ماهِ بر پُشت خفته است. بعضی دیگر ... می‌پندارند که این دلِ صنوبریِ تودۀ گوشت, آتشدانِ ماهِ بر پُشت خفته است. و بعضی هم از اهلِ نحلۀ کیمیای بستر هستند که دروازۀ زهشِ زنان را ماهِ بر پُشت خفته می‌پندارند. اینگونه پندارها همه البته ناصواب است.

بدانکه ماهِ بر پُشت خفته تلالؤِ نورِ دلِ دائویی است. چون طوالعِ این نور [در باطنِ سالک] مقیم گردد، شرورِ نَفْس همه از میان برود و بدین واسطه، فرهمندی و جاودانگی روییدن تواند گرفت ...

- رفع ابهام از کلمات تمثیلی (شیانگ‌یِن پویی)، نوشتۀ لیو یی‌مینگ، خلاصه‌ای از بخش 4، فصل 3.


ترجمۀ این کتاب به‌زودی تحت عنوان «رموز دائویی» از توسط انتشارات زندگی روزانه، منتشر خواهد شد.

۱۶ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۳۵ ۰ نظر

کیمیای زرّین

مراد از کیمیای زرّین، همچو زر سخت و همچو کیما کامل شدن است: اعادۀ صفا، احیاء نورانیت. پس، «فطرت» را رمزاً گویند کیمیای زرّین: کیمیا، آتشدان و دیگ، اجزاء انوشدارو.

شعر:

چیزی است از گذشته تا کنون،
بی‌صورت، بی‌کیف،
نه هرگز کم شده نه هرگز بیش،
بی‌وقفه پیوسته برپا،
در تیزی و سختی چون زرّ،
در سرخی چون آفتاب.

- لی دائوچّوئِن (قرن 13 م.)، لبّ کتاب یی در سه آسمان (سان‌تیِن یی‌سوئِی 三天易髓).

金丹者,如金之堅,如丹之圓,愈鍊愈明,故喻性為金丹也。丹,爐鼎也,藥物也。頌曰。亘古此物,無形無質。無欠無餘,無休無息。其利如金,其紅如日。

۱۳ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۴۴ ۰ نظر

امکان تعلیم راه جاودانگی

بعضی این شبهه را طرح کردند که آنکه در میان آدمیان کسانی چون لائو[دْزی] و پِنگ[دْزو] (彭祖)، و در میان درختان کاج و سرو [درازعمر] هستند، به سببِ طبیعتِ آنها است، پس ما چگونه با تعلیم و تعلّم بدین درازعمری دست توانیم یافت؟

بائوپُودْزی گفت: در میان دست‌کردهای کوزه‌گر بزرگ [=حضرت خالق] هیچ موجودی خردمندتر از انسان نیست. آنکه از این خردمندی اندکی بابهره باشد، در مصاف با ده‌هزار موجود فائق تواند بود، ولی آنکه به ژرفای آن راه بَرَد، به عمرِ دراز و مشاهدت دیرزی دست تواند یافت. او داروی برینِ درازعمری را درمی‌یابد، از آن می‌خورد، و جاودانه می‌شود. درازعمریِ لاک‌پشت و دُرنا را درمی‌یابد، پس از طریقۀ [تنفسِ] آنها پیروی می‌کند و دیرزی می‌گردد. کاج و سرو شاخ و برگ‌هایی دارد که آنها را از بسیاری درختان دیگر متمایز می‌کند. و لاک‌پشت و دُرنا تن و بدنی دارند که آنها را از بسیاری جانوران دیگر متمایز می‌کند. امّا لائودْزی و پِنگ‌دْزو مانند دیگر مردمان بودند و از جنسی دیگر نه، ولی به دراز عمری دست یافتند، و این به سبب آن است که ایشان به «دائو» متحقق گشتند، نه آنکه این [درازعمری] از طبیعت آنها باشد. درختان دیگر از کاج و سرو و جانوران دیگر از لاک‌پشت و دُرنا مشق نتوانند کرد، پس عمر کوتاه دارند. امّا انسان از جهتِ برخورداری از نورِ معرفت و اندیشه، راهِ لائودْزی و پِنگ‌دْزو را مشق تواند کرد و همانند آنان به درازعمری دست تواند یافت.

- از دفتر بائوپُودْزی (抱朴子؛ نوشتۀ گِه هُنگ [283-343م‍.])، بخش یکم، فصل سوم.

或人難曰:「人中之有老彭,猶木中之有鬆柏,稟之自然,何可學得乎?」抱朴子曰:「夫陶冶造化,莫靈於人。故達其淺者,則能役用萬物,得其深者,則能長生久視。知上藥之延年,故服其藥以求仙。知龜鶴之遐壽,故效其道引以增年。且夫鬆柏枝葉,與衆木則別。龜鶴體貌,與衆蟲則殊。至於彭老猶是人耳,非異類而壽獨長者,由於得道,非自然也。衆木不能法鬆柏,諸蟲不能學龜鶴,是以短折耳。人有明哲,能修彭老之道,則可與之同功矣。

۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۴۵ ۰ نظر

رؤیای عامّۀ مردم

اگر قاعدۀ رؤیای بی‌رؤیا را درنیابند، آگاهیِ معلّق و نفسِ غمامۀ شناورِ آنان در ظلمات سرگردان خواهد شد بی آنکه بازگشت [به مبدأ] یابند. میل ایشان معطوف است به دیدن آنچه در بیداری دیده‌اند و شنیده‌اند تا عظمت خود را [در تقویم ازلی] بازیابند، ولی بازگشت آنان در افتادن به تولّدات چهارگانۀ جنینی، تخم‌مرغی، تخم‌ماهیکی و مسخی [یعنی تولد از چند نوع تبدّل، مثلاً بخشی اژدها بخشی پرنده یا نیمی دیو نیمی آدمی] خواهد بود [اشاره می‌کند به ظهور فردی در صور ملکوت اسفل در عالم خواب] ... مردمان با چشمان باز [در بیداری] خواب می‌بینند [یعنی ادراکات وهمی دارند]، دیگر چه رسد به وقتی که می‌خوابند!

- از رسالۀ «در باب رویا» (مِنگ شوُ 夢說) اثر بای یِوچّان (白玉蟾، ف‍. 1229م‍.)

若不明夢中無夢之理,則飛識遊魂泛然而無歸,㝠然而不返。將見於見聞覺知境界,而化爲胎卵濕化之歸也。 ... 此乃開眼之夢也,何況於睡乎。

۱۷ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۰۹ ۰ نظر

نمودار شبکۀ درون

نمودار شبکۀ درون 內經圖

۰۸ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر

در گذشتن از مرگ و زندگی

استاد یِو یی‌یانگ از مرگ و زندگی در می‌گذرد

[استاد] «یِو یی‌یانگ» از مرگ و زندگی در می‌گذرد:

از مرگ و زندگی می‌باید درگذشت،
برای تحقق (دِه 得) به "دائو" و عروج [به آسمان و جاودانه شدن].

با زدودن «غبار بزرگِ» روزنه‌های حوّاس است
که آگاه توانند شد بدانچه [در ازل] پیش از وجودِ صُور و فغفوران [نخستین] بوده است.
درگذشتن [از مرگ و زندگی] و تحقق [به دائو] جز این نیست،
و جاودانگی همچون تورِ بزرگی است.

- «دوازدۀ مشق معنویِ خواب از تعالیم کوهستان هوآ» (هوآشّان شّی‌ئِر شّوئِی‌گُنگ دزُنگ‌جوئِه 華山十二睡功總訣 ).

۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۱۹ ۰ نظر

چیرگی بر ببر و اژدها

[استاد] «مائو شِوئِن‌هان» بر اژدها و ببر چیرگی می‌یابد

[استاد] «مائو شِوئِن‌هان» بر اژدها و ببر چیرگی می‌یابد:

در درون دل، جانِ زندگانی (چی 炁) را گفته‌اند «اژدها»؛
در درون تن، خمیرۀ وجود (جینگ 精) را گفته‌اند «ببر».

خشم که مهار شود، اژدها به آب‌ها باز می‌گردد؛
عواطف که مهار شود، ببر در کوه‌ها نهان می‌گردد.

ببر و اژدها که آشتی کنند،
نام تو را در شمار «جاودانان» (شیِن 仙) می‌نویسند.

- «دوازده مشق معنویِ خواب از تعالیم کوهستان هوآ» (هوآشّان شّی‌ئِر شّوئِی‌گُنگ دزُنگ‌جوئِه 華山十二睡功總訣 ).

۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۱۴ ۰ نظر